بدان که: حقیقت غیبت آن است که: چیزى نسبتبغیرى که شیعه باشد ذکر کنى کهاگر به گوش او برسد او را ناخوش آید و به آن راضى نباشد.
خواه آن نقص، در بدن او باشد مثل اینکه بگویى: فلانى کور، یا کر، یا گنگ، یانیم مرده، یا کوتاه، یا بلند، یا سیاه، یا زرد، یا احول، یا «قطور» (1) و امثال اینها است.
یا در نسب او باشد مثل اینکه بگویى: پسر فلان، فاسق، یا ظالم، یا حمال زاده، یانانجیب و نحو اینها است.
یا در صفات و افعال و اقوال او باشد مثل اینکه بگویى: بد خلق، یا بخیل، یا متکبر، یاجبان، یا ریا کار، یا دروغگو، یا دزد، یا ظالم، یا پرگو، یا پرخور، یا بىوقتبه خانه مردممىرود، و نحو اینها است.
یا در چیزى باشد که متعلق به او باشد از: لباس، یا خانه، یا مرکب.چنانکه بگوئى:
جامه فلان کس چرکین است.یا خانه او چون خانه یهودان است.یا عمامه او مثل گنبدىاست، یا بقدر گردوئى است.یا کلاه او دراز است.یا مرکب او «جلف» (2) است.و امثالاینها.
و همچنین در سایر امورى که منسوب به او باشد و به بدى یاد شود که اگر آن رابشنود ناخوشش آید.
همچنان که حدیث نبوى به آن دلالت مىکند، فرمود: «آیا مىدانید که غیبت چه چیزاست؟ عرض کردند: خدا و رسول او داناتر است.فرمود: آن است که: یاد کنى برادرخود را به چیزى که او را ناخوش آید.شخصى عرض کرد که: اگر آن صفتبا او باشد بازبد است؟ فرمود: اگر باشد غیبت است و الا بهتان است» . (3)
«و نام مردى در خدمت آن حضرت برده شد، شخصى عرض کرد که: چه عاجزاست.حضرت فرمود: غیبت رفیق خود را کردى» . (4)
و روزى اسم زنى مذکور شد عایشه گفت: کوتاه قد است.جناب رسول - صلى اللهعلیه و آله - فرمود: «او را غیبت کردى» . (5)
و زنى دیگر مذکور شد عایشه گفت: «آن دامن بلند است.حضرت فرمود: بیفکن ازدهن خود، پس پاره گوشتى از دهن او افتاد» . (6)
روزى یکى از اصحاب به دیگرى گفت: «فلان شخص بسیار خواب است.حضرتفرمود: گوشتبرادر خود را خوردى» . (7)
و آنچه در بعضى از احادیث وارد شده که: پیغمبر - صلى الله علیه و آله - یا بعضى ازائمه - علیهم السلام - مذمتبعضى از اشخاص معینه را فرمودهاند، یا از براى بیان احکامالهى بوده یا از طوایفى بودهاند که غیبت آنها مستثنى است، چنانچه مذکور خواهد شد