و جمله (ایحب احدکم ان یاکل لحم اخیه میتا فکرهتموه ) در ضمن مثالى به همین حقیقت اشاره مـى کـند. در این جمله نخست استفهام انکارى به کار برده ، و حب منفى را به (احد) یعنى یکى از مسلمانان نسبت داده ، و نه به بعضى از مسلمانان ، یعنى نفرموده : (ایحب بعضکم ) و یـا تـعبیرى دیگر تا مشمول نفى واضح تر شود. و باز به همین منظور نفى مذکور را با جمله (کرهتموه ) تاءکید فرمود، و با اینکه مى توانست همین کراهت را به احد نسبت داده بفرماید (فکرهه ).
و حـاصـل مـعناى آیه این است که : غیبت کردن مؤ من به منزله آن است که یک انسانى گوشت بـرادر خـود را در حـالى کـه او مـرده اسـت بـخـورد. حـال چـرا فـرمود گوشت برادرش ؟ براى اینکه مؤ من برادر او است ، چون از افراد جامعه اسـلامـى اسـت که از مؤ منین تشکیل یافته ، و خداى تعالى فرموده : (انما المؤ منون اخوه ). و چـرا او را مـرده خواند؟ براى اینکه آن مؤ من ، بى خبر از این است که دارند از او غیبت مى کنند.
تفسیر المیزان 18