آنچه را که موجب بدعت مى شود مى توان در موارد زیر خلاصه کرد:
1ـ زیاد کردن چیزى به دین، خواه در گفتار یا کردار و یا عقیده;
2ـ کم کردن چیزى از دین و یا اهمال در بیان و تأویل به باطل;
3ـ سخن گفتن در دین بدون علم. (... وَ أَنْ تَقُولوا عَلَىَ اللهِ ما لا تَعْلَمُونَ);(1)که از آن آگاهى ندارید.
4ـ پیروى از متشابهات;
5ـ پیروى از هواى نفس.(2)
از آنچه گفته شد معیار سنت و بدعت روشن مى شود اما در تکمیل این بحث پاسخ به این پرسش لازم است که آیا چیزى که نه مخالف قرآن باشد و نه مخالف سنت و از سوى دیگر در قرآن و روایات چیزى مخالف و یا موافق آن بیان نشده و مسکوت گذاشته شده است، انجام آن بدعت است یا سنت و یا مباح; نظیر استفاده از ابزار و وسایل جدید که در عصر حضور پیامبر(صلى الله علیه وآله)وجود نداشته است؟
اهل حدیث و سلفیه مى گویند انجام آنچه در قرآن و سنت مسکوت مانده بدعت است.(3)در صورتى مطرح شده که با آنچه که در معیار بدعت گفته شد مخالف است زیرا آنچه مسکوت مانده مخالف قرآن و سنت به شمار نمى آید، چون ظرف پیدایش آن در زمان نزول قرآن و حضور پیامبر وجود نداشته و حکم آن به صورت صریح بیان نشده است. بنابراین آنچه در قرآن و سنت وجود ندارد اگر مخالف کلیات اسلام و دیدگاه عقل و عقلا نباشد انجام آن جزو سنت به شمار مى آید زیرا عقل و عقلا نیز مورد تأیید اسلام بوده و به عنوان منبع شناخت اسلام معرفى شده است.
به طور نمونه آیین هاى سوگوارى و عزادارى و تجدید آن در هر سال از مباحث بسیار مهمى است که مى توان با نگرشى کلى به منابع اسلامى آن را جزو سنت به شمار آورد.
دیدگاه شیعه آن است که مسأله سوگوارى و عزادارى براى پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) و امامان معصوم(علیهم السلام) بویژه شهداى کربلا افزون بر آن که سبب زنده ماندن یاد و خاطره فداکارى هاى آنان مى شود، آثار و فواید ارزشمندى براى جامعه اسلامى به جا مى گذارد و در سایه این مراسم دل ها به معارف دین و دستورات اسلامى نورانى مى شود و محبت آنان در دل مسلمانان بیشتر مى گردد.
برگزارى آیین هاى سوگوارى بزرگان دین یکى از سرمایه هاى عظیم معنوى است که باید براى زنده نگهداشتن اسلام و ایمان از آن بهره گرفت البته باید هوشیار بود که برخى از آداب و رسومى که با شؤونات دین مقدس اسلام ناسازگار است در این آیین ها نفوذ نکند.
افزون بر همه آثار و فواید برگزارى مراسم سوگوارى، ائمه اهل بیت دستور اکید داده اند که براى شهیدان کربلا مراسم عزا برگزار شود چنان که خودشان نیز بدان عمل مى کرده اند.(4)
دیدگاه اهل سنت
اهل سنت مى گویند چون ما دستور خاص مذهبى به مانند اهل تشیع براى برگزارى آیین هاى سوگوارى نداریم لذا نمى توانیم مراسم سوگوارى برگزار کنیم. البته بسیارى از اهل سنت هر ساله روز عاشورا درباره شهامت ها و شجاعت هاى اهل بیت در حادثه عاشورا سخنرانى هایى انجام داده و در بسیارى از مناطق اهل سنت به مناسبت این ایام غذا و اطعام مى دهند و بسیارى از برادران و خواهران
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- سوره اعراف، آیه 33.
2- البدعة تحدیدها و موقف الاسلام، دکتر عزت على عطیه، ص ؟.
3- ر.ک: فتواى اسلامیه، ج 1، ص 18.
4- براى آگاهى بیشتر ر.ک: پاسخ به شبهات عزادارى، حسین رجبى.
غیبت از گناهانى است که عوامل بى شمارى دارد، که هر کدام به تنهایى مى تواند سرچشمه غیبت شود، از جمله:
1ـ حسد 2ـ خودخواهى و خود برتر بینى 3ـ غرور و نخوت 4ـ انحصارطلبى
5ـ کینه توزى 6ـ جاه طلبى 7ـ دنیا پرستى و علاقه به مال و مقام 8ـ ریاکارى
9ـ تزکیه نفس و اظهار پاکى و تقوا 10ـ ایجاد سرگرمى ناسالم 11ـ سوء ظن
12ـ انتقام جویى 13ـ تشفّى قلب و فرونشاندن غضب 14ـ سخریه و استهزاء و امور دیگرى از این قبیل.
قدر مشترک همه اینها این است که انسان سعى مى کند با غیبت کردن شخصیت طرف و موقعیت اجتماعى او را درهم بشکند و او را در نظرها خوار و بى مقدار کند، و از این طریق انتقام بگیرد یا خشم خود را فرو نشاند، یا او را از مقام و مال محروم سازد و در اختیار خود بگیرد یا اظهار زهد و قدس کند، یا حاضران را بخنداند و یا خود را برتر و بالاتر از دیگران معرفى کند.
از اینجا روشن مى شود که اولا غیبت تا چه حد گسترده است و چه عوامل زیاد و متنوعى دارد، و در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است: «اَصْلُ الْغیْبَةِ تَتَنَوَّعُ بِعَشْرَةِ اَنْواع; شِفاءِ غَیْظ وَ مُساعَدَةِ قَوْم وَ تُهْمَة، وَ تَصْدِیْقِ خَبَر بِلاکَشْفِهِ، وَ سُوءِ ظَنٍّ وَ حَسَد وَ سُخْرِیَّة وَ تَعَجُّب وَ تَبَرُّم وَ تَزَیُّن، فَاِنْ اَرَدْتَ السَّلامَةَ فَاذْکُرِ الْخالِقَ لاَ الَْمخْلُوقَ فَیَصِیْرُ ذلِکَ مَکانَ الْغِیْبَةِ عِبْرَةً وَ مَکانَ الاِْثْمِ ثَواباً; سرچشمه غیبت به ده نوع تقسیم مى شود، تشفّى قلب (فرونشاندن آتش غضب) و همگامى با دیگران (تعصّب گروهى) و تهمت زدن، و تصدیق عجولانه خبرى که صدق و کذب آن آشکار نشده، و سوء ظن و حسد و استهزاء، و اظهار تعجب و ابراز ناراحتى و خویشتن آرایى. و اگر مى خواهى سالم بمانى به یاد خالق باش نه به یاد مخلوق، این سبب مى شود که به جاى غیبت (از عیوب دیگران) عبرت بگیرى و به جاى گناه پاداش براى تو حاصل شود».(1)
روشن است که امام(علیه السلام) در صدد بیان بخشى از عوامل عمده غیبت بوده است، زیرا همان گونه که گفته شد، عوامل غیبت از اینها فراوان تر است
1. بحارالانوار، جلد 72، صفحه 257.